وزنامه «جوان» در ادامه نوشت: در گفتوگویی که با مرتضی طیبی از رزمندگان اندیمشکی انجام دادیم، سعی کردیم مروری بر خاطرات این روز تاریخی داشته باشیم. طیبی به عنوان مدیر مسئول مؤسسه فرهنگی- هنری طلوع غدیر جنوب، تحقیقات جامعی را نیز در خصوص بمباران روز چهارم آذر ۱۳۶۵ انجام داده است.
روز بمباران اندیمشک کجا بودید؟
من آن موقع رزمنده گردان حمزه از لشکر ۷ ولیعصر (عج) بودم. مقر ما در پادگان کرخه در نزدیکی پل کرخه بود. آن روز حوالی ظهر داشتیم وضو میگرفتیم تا خودمان را برای نماز جماعت آماده کنیم که ناگهان وضعیت قرمز اعلام شد و پدافند هوایی شروع به مقابله با اهداف هوایی کرد. بمباران در منطقه جنگی برای ما مسئله عادی بود. آن روز این مورد را خیلی جدی نگرفتیم و زود هم برطرف شد، اما بعد دیدیم آمد و شد هواپیماها تمامی ندارد. به آسمان که نگاه میکردی، انگار اتوبان جنگندههای دشمن شده بود. تعدادی میآمدند و تعدادی میرفتند و از کنار هم عبور میکردند. تمامی هم نداشتند. آن موقع ما نمیدانستیم اینها به کجا میروند. چون معمولاً جنگندههای دشمن از آسمان منطقه رد میشدند و به مناطق داخلی کشور میرفتند. کم کم کار به جایی رسید که فرماندهان از ما خواستند روی بلندیهای مشرف به پادگان برویم و برای خودمان جان پناهی پیدا کنیم. چند ساعت بعد خبر رسید مقصد این هواپیماها خود اندیمشک است و شهر را به شدت بمباران کردهاند.